.: بی سرزمین تر از باد :.

مرگــــــــــــــ بــــر این ســـــاعت بــی هــــَـــم بـــــــــــــودن ...

.: بی سرزمین تر از باد :.

مرگــــــــــــــ بــــر این ســـــاعت بــی هــــَـــم بـــــــــــــودن ...

ازت متشکرم دیــــــــــوونه‌ی مــــــــــن
ازینــــــکه چشم بــه ایــن دنیـا گشـودی
ازینــــــکه پـا تـو زنـدگـیم گذاشــــــــتی
ازینــــــکه پـا بـه پـام همـــیشــه بـودی

طبقه بندی موضوعی

۴ مطلب در تیر ۱۳۹۴ ثبت شده است

+مریم

- جونم؟

+ خیلی میخواااااامت...

- خب بیا بگیرم!!! :))

+ بعد بابات میگه چی داری؟

- میگی به قلب عاشق دارم

+ به نظرت باور میکنه؟

- نمیدونم.... باید باور کنه!

+ بیا بغلم....

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ تیر ۹۴ ، ۰۱:۰۸
آبی

آمده‌ام، آمدم ای شاه پناهم بده

خط امانی زگناهم بده

ای حرمت ملجا درماندگان

دور مران از در و راهم بده

ای حرمت ملجا درماندگان 

دور مران از در و راهم بده 

لایق وصل تو که من نیستم 

لایق وصل تو که من نیستم 

اذن به یک لحظه نگاهم بده


۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ تیر ۹۴ ، ۲۳:۱۷
آبی

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ تیر ۹۴ ، ۰۳:۳۱
آبی

سوگند به روز وقتی نور می گیرد و به شب وقتی آرام می گیرد که من نه تو را رها کرده ام و نه با تو دشمنی کرده ام (ضحی 1-2). 

افسوس که هر کس را به تو فرستادم تا به تو بگویم دوستت دارم و راهی پیش پایت بگذارم، او و مرا به سخره گرفتی (یس 30). 

و هیچ پیامی از پیام هایم به تو نرسید مگر از آن روی گردانیدی (انعام 4). 

و با خشم رفتی و فکر کردی هرگز بر تو قدرتی نداشته ام (انبیا 87). 

و مرا به مبارزه طلبیدی و چنان توهم زده شدی که گمان بردی خودت بر همه چیز قدرت داری (یونس 24). 

و این در حالی بود که حتی مگسی را نمی توانستی و نمی توانی بیافرینی و اگر مگسی از تو چیزی بگیرد نمی توانی از او پس بگیری (حج 73). 

پس چون مشکلات از بالا و پایین آمدند و چشمهایت از وحشت فرو رفتند، و قلبت آمد توی گلویت و تمام وجودت لرزید چه لرزشی، گفتم کمک هایم در راه است و چشم دوختم ببینم که باورم میکنی اما به من گمان بردی چه گمان هایی (احزاب 10) 

تا زمین با آن فراخی بر تو تنگ آمد پس حتی از خودت هم به تنگ آمدی و یقین کردی که هیچ پناهی جز من نداری، پس من به سوی تو بازگشتم تا تو نیز به سوی من بازگردی، که من مهربان ترینم در بازگشتن (توبه 118). 

وقتی در تاریکی ها مرا بزاری خواندی که اگر تو را برهانم با من می مانی، تو را از اندوه رهانیدم اما باز مرا با دیگری در عشقت شریک کردی (انعام 63- 64). 

این عادت دیرینه ات بوده است، هرگاه که خوشحالت کردم از من روی گردانیدی و رویت را آن طرفی کردی و هر وقت سختی به تو رسید از من ناامید شده ای. (اسرا 83). 

آیا من برنداشتم از دوشت باری که می شکست پشتت؟ (سوره شرح 2-3). 

غیر از من خدایی که برایت خدایی کرده است؟ (اعراف 59). 

پس کجا می روی؟ (تکویر 26). 

پس از این سخن دیگر به کدام سخن می خواهی ایمان بیاوری؟ (مرسلات 50). 

چه چیز جز بخشندگی ام باعث شد تا مرا که می بینی خودت را بگیری؟ (انفطار 6). 

مرا به یاد می آوری؟ من همانم که بادها را می فرستم تا ابرها را در آسمان پهن کنند و ابرها را پاره پاره به هم فشرده می کنم تا قطره ای باران از خلال آن ها بیرون آید و به خواست من به تو اصابت کند تا تو فقط لبخند بزنی، و این در حالی بود که پیش از فرو افتادن آن قطره باران، ناامیدی تو را پوشانده بود (روم 48). 

من همانم که می دانم در روز روحت چه جراحت هایی برمی دارد، و در شب روحت را در خواب به تمامی بازمی ستانم تا به آن آرامش دهم و روز بعد دوباره آن را به زندگی برمی انگیزانم و تا مرگت که به سویم بازگردی به این کار ادامه می دهم (انعام 60). 

من همانم که وقتی می ترسی به تو امنیت می دهم (قریش 3). 

برگرد، مطمئن برگرد، تا یکبار دیگر با هم باشیم (فجر 28-29) 

تا یکبار دیگر دوست داشتن همدیگر را تجربه کنیم (مائده 4 )

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ تیر ۹۴ ، ۱۰:۱۲
آبی