.: بی سرزمین تر از باد :.

مرگــــــــــــــ بــــر این ســـــاعت بــی هــــَـــم بـــــــــــــودن ...

.: بی سرزمین تر از باد :.

مرگــــــــــــــ بــــر این ســـــاعت بــی هــــَـــم بـــــــــــــودن ...

ازت متشکرم دیــــــــــوونه‌ی مــــــــــن
ازینــــــکه چشم بــه ایــن دنیـا گشـودی
ازینــــــکه پـا تـو زنـدگـیم گذاشــــــــتی
ازینــــــکه پـا بـه پـام همـــیشــه بـودی

طبقه بندی موضوعی

قهوه تلخ ِسرد ِآقای نویسنده

يكشنبه, ۴ تیر ۱۳۹۶، ۰۳:۵۴ ق.ظ
وقتی شروعش میکنی یه حس سَتیسفای از ته‌دل بهت دست میده. بعدش میبینی اون چیزی که تصور می‌کردی نیست، مجموعه‌ای از داستان های کوتاه ولی مرتبط به هم نیست، یا دو روایت موازی نیست؛ و وقتی تمومش میکنی میبینی اون حس ستیسفای اونقدرام از ته دل نبود؛ وقتی مات و مبهوت برگشتی به عقب و فهمیدی چی‌شده اون موقعس که معنای واقعی ستیسفای رو درک میکنی؛ با تک‌تک سلولهات!

روزبه معین؛ خلاق ترین نویسنده ای که تابه حال دیدم. کسی که با ذهنش، با لحنش، با حروفش دنیایی رو میسازه که با خواننده ارتباط عمیقی برقرار میکنه؛ این موضوع رو با خوندن یه متن کوچیک ازش هم میتونیم بفهمیم. بی صبرانه منتظر کتابهای اینده اش هستم. و حاضرم هفت ساعت هم برای امضاش و نوشتن "مریم جان، به دنیای جدیدتر من خوش آمدی" توی صف امضا بمونم. مرسی از حس گرم قهوه ی سردت، آقای نویسنده.


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۴/۰۴
آبی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی