سومین هفته کامل دی | اسباب کشی
سلام!
خب. من تو سمپادیا قسم خوردم که این هفته ، گندترین هفته خواهد بود. و بود. خب برعکس بقیهی هفته ها که سهشنبهها بدترین روزهاش بود، این هفته کائنات زیاد حالشون خوب نبود؛ بنابراین زدن و سهشنبه رو بهترین روز هفته کردند. خب زیاد خوب نبود.ولی به نسبت بقیهی روزها بهتر بود. :-لبخند.
این هفته همش یاد سال پیش و اتفاقاتش میفتادم. نباید توی گذشته زندگی کرد ولی خب نمیشد از اون همه اتفاقا یهویی کَند. خب میمونه توی ذهنم. و بعضی چیزا هم منو یادشون میندازه. بیخیال این حرفا حالا!
واسه این دوروز آخر خیلی برنامه داریم! برنامه که نه! کار خیلی داریم. باید خونه رو جمع کنیم. توی دوروز. ایتس ایمپاسیبل. بات وی هَو تو. :) اسباب کشی به خونهی دیگه! یعنی رفتن از این خونه که هم متولد شدن ِ روح من توش اتفاق افتاد و هم مرگ ِ روح من. خاطرات خیلی بد و ایضاً خیلی خوبی توش بود. همینه! زندگیه میگذره. امیدوارم توی اون خونه جدید همه چیز خوب باشه! خاطرات ِ بد نباشه. که این بازم غیرممکنه!
پ.ن: دعا میکنم بدون هیچ دردسری و با سلامتی و دلی شاد بریم خونهی جدید :)
|فی امانِ الله|